حنجره

قصه ی تنهایی من

حنجره

قصه ی تنهایی من

گوش بده

گوش بده برات بگم خدا دعات ُ شنیده

اون قناری که شکسته بود بالش باز پریده

قطره قطره اشکای آهو خانم از تو چشاش

جای شبنم روی گلبرگای مریم چکیده

اون کبوتر که همش از تو قفس خواب می بینه

این دفعه توی خوابش سوی خدا پر کشیده

عاشقی بودش سر دوراهی عقل و جنون

آخرش دیوونه شد شنیدم از دل بریده

غنچه که یه روزی از تگرگ و برف وحشتی داشت

هنو بهمن نشده دیدم که تو دی خوابیده

یادم کویر لباش خشکیده بود رو به خدا

اما ابر بی مرام باز روی دریا باریده

ابر بی مرام و ول کن بگو به خورشید خانم

سیلی به کویر زده رو لب خشکش تابیده

دختر کبریت فروش قصه مون یادت نره

کسی از دستای سردش چوب کبریت خریده

چی می شد خواب ببینم آخر قصه ای خدا

اون کلاغ پیر آخر یه روز به خونش رسیده

« تنها »

آخر یه روز دق می کنم

آخر یه روز دق می کنم شمارو عاشق می کنم

برای دیدن چشات این چشم لایق می کنم

گفتی تموم میشه سفر اما نگفتی تا به کی؟؟؟

چشم انتظارت می مونم رو به دقایق می کنم

موج بلند گیسوت و بریز رو شونه هات ببین

برای در یای چشات ای تن و قایق می کنم

تو نامه ی آخری من گفتم فراموش کردمت

تنها دروغ تنها بود این دل و صادق می کنم

عجب شقایقی شده چشمای منتظر به در

جاده ی برگشتنت و پر از شقایق می کنم

وقتی که رفتی از پیشم سکوت و معنا کردمش

به حرمت برگشتنت سکوت و ناطق می کنم

 » تنها «

معلم

بوی گل بوی بهاران می دهی         مثل شبنم بوی باران می دهی

بوی عود و عنبر و مشک و گلاب     بوی شب بوهای گلدان می دهی

با اشارتهای خود استاد خ             تو به گچ تخته سیا جان می دهی

چه تفاوت می کند درس تو چیست   درس خوبی درس ایمان می دهی

تو به من با لحن خوب کود            یاد ایام دبستان می دهی

یاد ژاله یاد گلهای غریب               مانده در اندوه گلدان می دهی

روز باران و کتاب گمشده              یاد کبرای پریشان می دهی

بوی خوبی بوی بودن بوی مهر        بوی لطف خاله مرجان می دهی

آب بابا نان ندارد دست تو             خالی اما تو به من جان می دهی

خوب می دانم اگر دارا شوی           به تمام بچه ها نان می دهی

آشنای تشنگی های زمین             تو به شبنم چشم گریان می دهی

در جهانی خالی از مهر و صفا        بوی بخشش بوی احسان می دهی

برگ ها گر تر شد از اشک یتیم      دفتری از جنس باران می دهی

میرزای کوچک قلب منی             بوی جنگل های گیلان می دهی

میهن خویش را کنیم آباد             یاد فرزندان ایران می دهی